The Neverhood Chronicles - Post VII

Translated PDF (103KB up to now) is available here...

----------------------------------------------------------------------------------------

Ogdilla

(sixth Part)

----------------------------------------------------------------------------------------

وقتي كه غول فرار كرد، جاسوس هاي دربار Rilonateها به سرزمين Rod ها آمدند و ديدند كه Specks of Rod معدوم نشده اند. همچنين فهميدند كه آنها حتي يه ذره آسيب هم نديده اند. آنها به King Rilonate گزارش دادند. او از اينكه نقشه اش عقيم ماند، شوكه شد و آشفته گشت. او يك هيئت نمايندگان را فراخواند تا به سرزمين Rodها بروند و با نمايندگان آنها ملاقات كنند. هنگامي كه نمايندگانشان به آنجا رسيدند، ترسيدند و نماينده ي آنها گفت: "اي واي، شما كه بايد له شده باشيد!". نماينده Rodها گفت:"اِ، شما قرار بود لورده شده باشيد!.*

كشمكش ها بالا گرفت و تهمت ها شروع شد. هر طرف، طرف ديگر را فحش مي داد و سرزنش مي كرد كه سخنراني بزرگ شاهشان يه مشت جفنگ بيش نبوده. هيئت نمايندگان هر دو طرف، سرانجام برگشتند تا به پادشاهشان ابلاغ كنند كه هرگز و به هيچ وجه از دست طرف مقابل راحت نخواهند شد. وقتي كه جلسه را ترك كردند، برگشتند و به طرف هم شكلك درآوردند!

Oobla Senchter Hakkt نه تنها تمام نشد بلكه فصل تازه اي در آن آغاز شده بود.

King Rilonate ديگر از هزاران سال دعوا و منازعه بين Speckهايش و Speckهاي"King Rod" خسته شده بود. در يك حركت ايثارگرانه براي برقراري صلح، با King Rod يك قرار ملاقات سري گذاشت در مركز Ogdilla! در روز دوم ماه سي و چهارم، از سال هشتاد و نهم هزاره سوم Oobla Senchter Hakkt، دو پادشاه جلسه را شروع كردند. دو هفته تمام براي هم دليل مي آوردند، راه حل هايي را پيشنهاد مي كردند كه براي هر دوي آنها منصفانه باشد، ولي هيچ سودي در بر نداشت. در اين حين، Ogdilla كه ديگر حوصله اش از دست Speckها سر رفته بود، در يك لرزش شديد خودش را به دو قسمت كه بطور مستقل از يكديگر شناور بودند، شكافت. همه چيز خوب بود، ولي تنها يك مشكل وجود داشت، و آن اين بود كه King Rod در آن نصفه اي از Ogdilla قرار گرفته بود كه Specks of Rilonate حضور داشتند، و King Rilonate نيز خود را در نيمه ي Ogdilla با Specks of Rod يافت. در ابتدا Specks of Rod، پادشاه Rilonateها را با پادشاه خودشان اشتباه گرفتند. ولي خودKing Rilonate سريعا اشتباه آنها را تصحيح كرد و خودش را معرفي نمود. Specks of Rod هم بلافاصله او را قطعه قطعه كردند و بعنوان غذا به كودكانشان دادند تا بخورند. اما King Rod خودش را King Rilonate معرفي كرد، و از آنجايي كه تعداد اندكي از Rilonate ها پادشاه خودشان را ديده بودند، همه شان حرف او را باور كردند. سرانجام King Rod، Rilonateها را به كار گرفت تا براي اقامت بچه هايش كه نيمي Rilonate و نيمي Rod بودند، قلعه اي بزرگ بنا كنند. King Rod كه ديگر تحت عنوان King Rilonate شناخته مي شد، زنده بود و مي ديد كه فرزندان نسل بعدي، آميزه اي سازگار از دو نژاد مختلف هستند در صورتيكه قبلا همه فكر مي كردند كه اين اتفاق غيرممكن است.

-------------------------------------------------------------------
* "You are supposed to be squashed!"
"Well, you are supposed to be squished!"

to be continued...

No comments:

Post a Comment