----------------------------------------------------------------------------------------
Ogdilla
(Third Part)
----------------------------------------------------------------------------------------
يك روز، شاه به نزد غول رفت تا سعي كند با او ارتباط برقرار كند تا خواسته اش را مبني بر اينكه غول روي Rod ها راه برود و آنها را له كند، برآورده كند. غول خيلي به شاه لبخند زد، وقتي كه شاه سرش را به علامت تاييد تكان داد او هم سرش را به علامت تاييد تكان داد. وقتي كه شاه سرش را شديد تكان داد او هم سرش را شديد تكان داد. وقتي كه شاه با كف دست به پيشانياش زد، غول هم با كف دست به پيشانياش زد. وقتي شاه اداي راه رفتن را در آورد و جاي پادشاهي Rod ها را نشان داد، غول ايستاد و رقصيد. شاه اعصابش خورد شد. وقتي غول رقصيد، شاه به Rilonateها دستور داد تا به سمت غول چيزي پرت كنند. چون كه آنها فقط به او غذا دادند، تنها چيزي كه دم دست داشتند تا به سمتش پرت كنند، غذا بود.
غول سعي كرد تا جايي كه بتواند از غذايي كه به سمتش پرت شود بخورد، ولي دليل خشم شاه را كه باعث شده بود Rilonateها به سمتش غذا پرتاب كنند، نفهميد. او برگشت و در جهت پادشاهي Rodها شروع به حركت كرد. فرقي نميكرد كدام سمت قدم بردارد، چون Rilonateها خيلي غذا به طرفش انداخته بودند. با هر قدم غذاي بيشتري له ميشد و به كف پايش ميچسبيد. وقتي غول در جهت Rodها حركت كرد، Rilonate ها تشويق كردند دست زدند و بالا و پايين پريدند. غول برگشت تا نگاهشان كند، پس آنها تشويق كردن و دست زدنشان را متوقف كردند و آماده شدند تا دوباره غذا پرت كنند. ولي غول به سمت آنها نيامد، او به همان سمتي كه ميرفت به سمت پادشاهي Rod قدم گذاشت.
Specks of Rilonate جشن بزرگي برپا كردند! اميدوار بودند به محض اينكه غول وارد پادشاهي Rod بشود، همه Rod ها را كه مايه دردسر Rilonateهاست، له ميكند. King of Rilonate سخنراني مهيجي كرد:
"خب. اين براي غول بزرگ است! گمان ميكنم كه ما يك تشكر به آن كودن عظيم الجثه بدهكاريم، براي اينكه او به زودي از روي Rod ها رد ميشود و از آنها پودر خاكشير درست ميكند! پاهاي وسيعش آناً دشمنان ديدينه ما را خورد ميكند. زير اندام ماموتي اش له و لورده ميشوند. آن بيچاره هاي غيرقابل بيان تبديل به آن تفاله بيارزشي ميشوند كه هميشه توصيف ميشدند. اكنون ما از شر سنگ اندازي ها و متلكها و قلدربازي هايشان براي هميشه خلاص ميشويم. آن غول كند ذهن، قهرمان ملي ماست! آن كله خر گنده، بزرگترين عكس تاريخ Rilonate ها خواهد بود. هيچ كس به كله پوكي او در كل Ogdilla پيدا نميشود و نخواهد شد، اما او بالاخره براي ما بر خواهد گشت. يك احمق خنگ بي اندازه غول پيكر، البته، در واقع، ما از دستش خلاص شديم. و اگر آن كرگدن ناقص العقل ما را هم له نكرد، بايد خدا را شكر كنيم. من كه فكر نميكنم هيچ دليلي داشته باشه كه او به اينجا برگرده... دليلي داره؟"
...to be continued
ahsant be sakine!
ReplyDeletesakine 3 ...
ReplyDelete