The Neverhood Chronicles - Post II

----------------------------------------------------------------------------------------

قسمت سوم

Ogdilla

(First Part)

----------------------------------------------------------------------------------------

Ogdilla, Quater را بعنوان نوعي سوژه ي آزمايش خلق كرد. او به Ogdilla يك تاج داد، اگر چه او هيچ سري نداشت كه تاج را رويش قرار دهد. Ogdilla يك توده گاز آبي رنگ بود كه به زحمت چيزي از خودش مي­فهميد. گويند كه Ogdilla روح ماجراجويي (Spirit of Adventure) است، از آن روزي كه او خلق شد، او خانه و كاشانه ي Quaterرا ترك كرد تا بدون توقف در يك خط مستقيم سفر كند...

او ذرات زيادي را از فضا برداشت كه آنها براي خودشان روي پشت Ogdilla خانه هايي ساختند و به خوبي و خوشي زندگي مي­كردند.

حالا Ogdilla يك ميليون برابر بزرگتر از زماني است كه Quarter او را ساخته بود، و سكنه ي او شامل Specks of Rilonate مي­شوند.(Specks=ذرات)

Specks of Rilonate در ناسازگاري پايداري با Specks of Rod بودند. Specks of Rod روي پشت Ogdilla توسط تف خودشان زراعت مي­كردند و از اين راه غذاي خود را تهيه مي­كردند. Specks of Rilonate بزاق نداشتند، ولي بخش اعظم سطح Ogdilla را اشغال كرده بودند. Specks of Roilonate از تف كردنهاي Specks of Rod بيزار بودند، و همچنين دوست نداشتند روي تفها قدم بگذارند

كشمكش بين Specks of Rilonate و Specks of Rod قرنها بود كه ادامه داشت. دشمني آنها هيچوقت از نظر فيزيكي خشن نبود، ولي ناله و متلك و فحش تند و غيره زياد بود. اين دوره را Oobla Senchter Hakkt يا سي قرن ستيزه مي­نامند، هرچند در حقيقت بيشتر نزديك به بيست و پنج قرن بود. در طول Oobla Senchter Hakkt حادثه اي رخ داد كه باعث شد همه Speck ها مبارزه شان را فراموش كنند، و در عين حال دشمني شان را حتي بيشتر تشديد كند.

...to be continued

No comments:

Post a Comment