خلال الدين عمود السلطنه امين كفشدوزك بلخي، وزير و مشاور زبردست امير غراب دوازدهم، پادشاه ممالك افغان و هندوكوش در آخرين دقايق عمرش، در حالي كه در بستر بيماري رنگش همچون مدفوع گربه مريض، سبز شده بود، خطاب به دربار اينچنين فرمود:
اکنون باشد که پس از مرگ من دَدولت اَوغانستان رِخته کردَه و پایه های کشور بر سر مردم، شَخله شده و همه چون سگهایی که با میلگرد کتک خورند یَکی یَکی سَقَط شوند.
و سپس روح وی از بدنش جدا شد و در پنکه سقفی اتاقش گیر کرد. درباریان تلاش می کردند تا با دسته ی جارو روح وی را از پنکه سقفی جدا کنند. ناگهان پنکه سقفی متوقف شد و روح خلال الدین شروع به درخشش کرد. نور سبز رنگی که متمایل به اسب بود تمام کاخ را در بر گرفت و همه درباریان بمردند و از آسمان کَتَپولت (catapult) بارید.
یکی از درباریان به نام هوشنج که در حال مدیتیشن بود، و داشت کارما ها و ساماتساکاهارا های خود را تکرار می کرد، به خاطر اینکه ذهنش خاموش شده بود، از گزند روح خلال الدین در امان ماند. هوشنج با دیدن هجوم کتپولتها، سریعا روشن شد و با سرعت خارق العاده شروع به آزاد کردن انرژی نمود. هنگامی که به حیاط کاخ رسید دیگر ویندوزش بالا آمده بود. هوشنج فراکتال بود و یک حالت نوستالژیکی داشت. یعنی اینکه قادر بود کارماهای خود را دریابد، آنها تکرار کند و سپس بیرون بکشد. وی همچنین با استفاده از وایرلس لن می توانست به عالم غیب متصل شود. از دیگر قابلیتهای هوشنج، می توان به تسلط به php، asb.NET، حلقه کردن هویج در 4 ثانیه، لعنت بر پسر و مادر کسی که در این مکان آشغال بریزد، 17 روش ضد بارداری، دوربین ha-VGA، جامعه شناسی تکوینی در فلسفه فلوید، شناخت هر گونه غلامحسین یوسفی و پرتاب اسب با مانع می باشد. از سوابق علمی هوشنج می توان به همکاری در شونصد و شصتاد و شصت پروژه Open Source و Open Collector، کسب مقام اول در مسابقات اشاره کرد. هوشنج برنده ی یک مدال برنز، سه مدال قلع، چهارده مدال منگنه، هشتاد مدال تانتالیوم، دویست مدال گادولینیوم، و در مجموع چهارهزار و خورده ای مدال از فلزات سری آکتینیدها و لانتانیدها شد. همچنین یک مدال آرگون را نیز استنشاق کرد.
او در سن سی و سه ممیز سه سه سه سالگی در کاخ امیر غراب دوازدهم در حال نبرد با کتپولت های مهاجم زنده ماند، و سپس رفت زیر کمپرسی و کمپرس شد. وی در سال 1986 پس از اختراع NC، دیکمپرس شد و به حیات خود ادامه داد.
اکنون پس از گذشت سالها، هوشنج در دهکده ای در سواحل هاوایی هنوز به بیرون کشیدن کارماها و تکرار ساماتساکاهارا های خود مشغول است.
اکنون باشد که پس از مرگ من دَدولت اَوغانستان رِخته کردَه و پایه های کشور بر سر مردم، شَخله شده و همه چون سگهایی که با میلگرد کتک خورند یَکی یَکی سَقَط شوند.
و سپس روح وی از بدنش جدا شد و در پنکه سقفی اتاقش گیر کرد. درباریان تلاش می کردند تا با دسته ی جارو روح وی را از پنکه سقفی جدا کنند. ناگهان پنکه سقفی متوقف شد و روح خلال الدین شروع به درخشش کرد. نور سبز رنگی که متمایل به اسب بود تمام کاخ را در بر گرفت و همه درباریان بمردند و از آسمان کَتَپولت (catapult) بارید.
یکی از درباریان به نام هوشنج که در حال مدیتیشن بود، و داشت کارما ها و ساماتساکاهارا های خود را تکرار می کرد، به خاطر اینکه ذهنش خاموش شده بود، از گزند روح خلال الدین در امان ماند. هوشنج با دیدن هجوم کتپولتها، سریعا روشن شد و با سرعت خارق العاده شروع به آزاد کردن انرژی نمود. هنگامی که به حیاط کاخ رسید دیگر ویندوزش بالا آمده بود. هوشنج فراکتال بود و یک حالت نوستالژیکی داشت. یعنی اینکه قادر بود کارماهای خود را دریابد، آنها تکرار کند و سپس بیرون بکشد. وی همچنین با استفاده از وایرلس لن می توانست به عالم غیب متصل شود. از دیگر قابلیتهای هوشنج، می توان به تسلط به php، asb.NET، حلقه کردن هویج در 4 ثانیه، لعنت بر پسر و مادر کسی که در این مکان آشغال بریزد، 17 روش ضد بارداری، دوربین ha-VGA، جامعه شناسی تکوینی در فلسفه فلوید، شناخت هر گونه غلامحسین یوسفی و پرتاب اسب با مانع می باشد. از سوابق علمی هوشنج می توان به همکاری در شونصد و شصتاد و شصت پروژه Open Source و Open Collector، کسب مقام اول در مسابقات اشاره کرد. هوشنج برنده ی یک مدال برنز، سه مدال قلع، چهارده مدال منگنه، هشتاد مدال تانتالیوم، دویست مدال گادولینیوم، و در مجموع چهارهزار و خورده ای مدال از فلزات سری آکتینیدها و لانتانیدها شد. همچنین یک مدال آرگون را نیز استنشاق کرد.
او در سن سی و سه ممیز سه سه سه سالگی در کاخ امیر غراب دوازدهم در حال نبرد با کتپولت های مهاجم زنده ماند، و سپس رفت زیر کمپرسی و کمپرس شد. وی در سال 1986 پس از اختراع NC، دیکمپرس شد و به حیات خود ادامه داد.
اکنون پس از گذشت سالها، هوشنج در دهکده ای در سواحل هاوایی هنوز به بیرون کشیدن کارماها و تکرار ساماتساکاهارا های خود مشغول است.
ostad!!
ReplyDeleteپس به روح اعتقاد داشته!؟
ReplyDeleteدفعه بعد زندگی نامه گعپر رو مورد عنایت قرار بده!
ReplyDeleteman az sheddate khande , JER khordam :))
ReplyDeletepartabe asb ba maneee =))
farz kon yeki ye asbo dare part mikone , badesh to hava ham ye seri manee hast :))
asby sheyHe mikeshe az tars , badesh sedash be tadrij door mishe va FADE mishe sedash :))
mamnoon az baabi ke bahs ro shekoftan! =))
ReplyDeleteDagha rasa
ReplyDeletedagha pokhwa rasa
با فرض اینکه پژ یه چیزی تو این مایه ها رو اونم نه در این حد اوستادی ساعت 2 شب به بعد می گه، بنده بعد از سالها این موضوع رو کشف کردم که بر خلاف فکر عموم، شبانه روز سیصد و شصت ساعته و نویسندة این مطلب حتما این شعر رو از ساعت 120 شب به بعد سروده که انقدر قوی و گیراست :دی
ReplyDeleteهمچنین یک مدال آرگون را نیز استنشاق کرد.
ReplyDeleteوی در سال 1986 پس از اختراع NC، دیکمپرس شد و به حیات خود ادامه داد.
ina scence selectionesh bood vali kollan khoda boooood
mane koskhol chera inja ro gablan naymadam