Me You Sick

I judge you by the music that you listen to.

I simply do.

Respect my hatred!

I hate TV.
Especially satellite channels.
Especially free music video channels.
Especially Persian bull-craps.

Respect my hatred!

پخشه

یه خورده قره قروت روی میزم بود، یه پشه نشسته بود داشت از یه گوشش میخورد، منم مزاحمش نشدم گفتم بلکه سیر بشه دیگه نیاد سراغ من. یهو دیدم از جاش بلند شد و در حالیکه دور خودش میچرخید آروم آروم رفت بالا، تا که خورد به سقف، بعد همونطوری دوباره در حالیکه دور خودش میچرخید آروم اومد پایین، افتاد زمین، مرد!

اینجوریا


تا حالا شده بخای تفت بدی ولی مایتابه نداشته باشی؟
یا مایتابه داشته باشی ولی تهش سوراخ باشه هر چی پختی پختی هر چی نپختی نپختی؟
تا حالا شده بخای کاهو سوخاری با پارچ و پنیر بخوری ولی خوابت بیاد، بذاریش توی یخچال که صب پا شدی اول از همه بری سر وقتش، ببینی سگ همساده اومده خوردتش، گهم نمونده تهش؟
تا حالا شده همسادت سگ داشته باشه که نصفه شب پاشه بیاد خونه تون، بره سر وقت یخچال، غذایی که دیشب کون گشادی کردی بخوریو بخوره، گهم نذاره واست؟
تا حالا شده همسادتون کله ی صب پاشه ببینه سگش رفته سر وقت یخچال همسادشون گهم نذاشته واسش؟
تا حالا شده سگ همسادتون سر ظهر متوجه بشه که صاحابش کله ی صب متوجه شده که سگش نصفه شب اومده خونه ی همونی که شب قبل کون گشادیش اومده غذاشو بخوره گذاشتَش توی یخچال؟
تا حالا شده بعدازظهر سگ همسادتون گشنه بمونی؟
تا حالا شده ببینی تو یخچال گهم نداری بخوری بری سر وقت سگ همسادتون که نصفه شب اومده سر وقت همسادتون؟
تا حالا شده غذاتو بذاری توی یخچالِ همسادت که از سگ بیشتره؟
تا حالا شده قند تو دلت آب بشه؟
دیدی قند که آب میشه چه چیز گهی ازش به جا می مونه؟
تا حالا شده یگ حالت دوگانه ای داشته باشی که ندونی چطوری یه چیزی به کی شد یا از کجا چی اومده که باهاش چیکار میشه کرد؟
خب حالا شده. ینی خوب که دقت کنی می بینی همین الان شد.
شاید از خودت بپرسی چی الان شد؟ یا کلن چه خبره؟
اگه دنبال جواب میگردی برو توی گوگل سرچ کن. چون من خودم خوابم میاد، حوصله سوال جواب ندارم.
ولی به یه شرط!
به شرط اینکه قبل از اینکه بری گوگلو به گلواژه گلگون کنی، اول مث اون گوریله توی گلادیاتور که یه لباس گلگلیه گله گشاد تنش بود و گازولک پریده بود توی گلوش و یه گلّه گولاخ اونقد با لگد و گلدون و لوله گالوانیزه زده بودنش که لنگ لنگون داشت میرفت پیش گیله مرد گلایه کنه ولی گلوله خورد توی لگنش، افتاد توی گالن گازوئیل، مرد، یه گودال بکنی توش هسته ی گیلاس بکاری که الگوی وبلاگ نویسا بشی الدنگ!

حالا چون اصرار میکنی یه راهنمایی میکنم.
یه بار دیگه با دقت افکارتو بریز توی یه ظرف گود. یه دو سه کنجبین هم بریز توش. خوب هم بزن. ولی این بار اگه خواستی حل بشه پی ممیز چهارده رو سه در نظر بگیر. شایدم برعکس.

به حر هال تا هالا شده و حمینه که حست.

بر اساس ادامه داستان واخعی

جناب انانیموس قشنگ که زنگ میزنی در میری! به نظر میاد طنز پست قبلی یه کمی ثقیل بوده برا شما. واسه همین تصمیم گرفتم مطلبو بازش کنم!

یک. شما موبایل داری دیگه؟ میدونی اگه چهل تا دکل هم توی محله تون روشن کنن، ضررش به اندازه اون موبایلی نیس که توی جیبت گذاشتی و داره تخماتو آبپز میکنه! (literally) یا اون سوسیس کالباسی که نوش جان میکنی. یا اون کاغذ زرق برقی که دور فلافلت پیچیدن. یا اون تلویزیونی که جلوش نشستی و وقت گرانبهاتو هدر میدی. دکل اینترنت حداقل یه خدمتی به مردم میکنه. اون تلویزیون وامونده میخام بدونم چه دردیو از دنیا دوا کرده؟

دو. محض اطلاع عموم، هنوز از نظر علمی اثبات نشده که امواج رادیویی (به اون شکلی که هر روز باهاش سرو کار داریم) سرطان زاس یا نه. هرچند گفته شده که سیگنالشون از توی بدن آدم عبور میکنه ولی بازم قدرتش از اون "ماکرو"فری که (بعضیا میگن) توی تهران روشن کردن که پارازیت بندازه روی کانالای مضحک ماهواره (خدا را صد مرتبه شکر)، بیشتر نیست.

سه. همه میدونن که بالای دکلی که ارتفاعش از یه حدی بیشتر باشه، چراغ روشن میکنن که کلاغی خری هلیکوفتری چیزی بهش گیر نکنه. اصلا دکل زدن مجوز میخاد. اگه کسی بالاش چراغ نذاره، میان بهش گیر میدن. لازم نیس اهالی دلسوز محل جمع شن واسه امنیت طیاره ها استشهاد جمع کنن! این یکی هم چراغ داره. خودم یه شب رفته بودم بالای پشت بوم دیدم چراغشو، که از قضا قرمز هم بود.

چهار. من وبلاگم از سر تا تهش طنز و خزعبلاته و هیچ دلیلی نداره که دنبال توجیه علمی و منطقی واسه حرفام بگردم. تا همینجاش هم توی گودر 239 تا لایک خورده و نشون میده که یکی از معدود پستهای موفق وبلاگم بوده.

لست نات د لیست اینکه دمت گرم کامنت دادی. هم دلمونو شاد کردی هم سوژه ی پست بعدیمونو جور کردی.



باز هم لازم به ذکره که من فقط مشتری اینترنتشونم و کار و بار اونا به من ربطی نداره. (یعنی من سر کسیو کلاه نذاشتم حاجی!) در ضمن شک کردم نکنه همون همسایه هه باشی! فردا نری دفتر اینترنت شاکی بازی!!!

بر اساس داستان واخعی


رفته بودم دفتر اینترنت محله مون با یکی از مهندساش داشتم صحبت میکردم میگفتش که چن روز پیش خبر رسیده بود که اهالی محل دارن امضا جمع میکنن که دکل اینترنتو جمعش کنن!
رفته درِ خونه ی همون کسی که استشهاد نامه رو نوشته، بهش گفته استشهاد نامه رو بیار منم یه امضا بزنم زیرش!

یارو گفته خب چرا ناراحت میشی؟ تو خودت از ایرانسل پول میگیری، سرطانشو باید ما بگیریم؟!

با کلی بدبختی توجیهش کرده که بابا این دکل اینترنته! سرطان چیه!؟ بعدشم این شرکت خصوصیه ربطی به ایرانسل نداره خودمون پول گذاشتیم تجهیزات خریدیم که اینترنتو برسونیم دست شما ها.

بالاخره یارو توجیه شده که اینترنت سرطانزا نیس. میگه خب مهندس حالا اینا به کنار! ممکنه هلیکوپتر گیر کنه بهش سقوط کنه رو سر زن و بچه ی مردم!! :))

گفته آقا جان دکل بالای سر خودمونه! اگه سقوط کنه رو سر ما میفته!

یارو میگه خب نه دیگه! اگه گیر کنه به دکل که همونجا سقوط نمیکنه! اینجوری میچرخه میچرخه میچرخه ده تا خونه اونطرف تر که خونه ی ماس میخوره زمین!!