بر اساس ادامه داستان واخعی

جناب انانیموس قشنگ که زنگ میزنی در میری! به نظر میاد طنز پست قبلی یه کمی ثقیل بوده برا شما. واسه همین تصمیم گرفتم مطلبو بازش کنم!

یک. شما موبایل داری دیگه؟ میدونی اگه چهل تا دکل هم توی محله تون روشن کنن، ضررش به اندازه اون موبایلی نیس که توی جیبت گذاشتی و داره تخماتو آبپز میکنه! (literally) یا اون سوسیس کالباسی که نوش جان میکنی. یا اون کاغذ زرق برقی که دور فلافلت پیچیدن. یا اون تلویزیونی که جلوش نشستی و وقت گرانبهاتو هدر میدی. دکل اینترنت حداقل یه خدمتی به مردم میکنه. اون تلویزیون وامونده میخام بدونم چه دردیو از دنیا دوا کرده؟

دو. محض اطلاع عموم، هنوز از نظر علمی اثبات نشده که امواج رادیویی (به اون شکلی که هر روز باهاش سرو کار داریم) سرطان زاس یا نه. هرچند گفته شده که سیگنالشون از توی بدن آدم عبور میکنه ولی بازم قدرتش از اون "ماکرو"فری که (بعضیا میگن) توی تهران روشن کردن که پارازیت بندازه روی کانالای مضحک ماهواره (خدا را صد مرتبه شکر)، بیشتر نیست.

سه. همه میدونن که بالای دکلی که ارتفاعش از یه حدی بیشتر باشه، چراغ روشن میکنن که کلاغی خری هلیکوفتری چیزی بهش گیر نکنه. اصلا دکل زدن مجوز میخاد. اگه کسی بالاش چراغ نذاره، میان بهش گیر میدن. لازم نیس اهالی دلسوز محل جمع شن واسه امنیت طیاره ها استشهاد جمع کنن! این یکی هم چراغ داره. خودم یه شب رفته بودم بالای پشت بوم دیدم چراغشو، که از قضا قرمز هم بود.

چهار. من وبلاگم از سر تا تهش طنز و خزعبلاته و هیچ دلیلی نداره که دنبال توجیه علمی و منطقی واسه حرفام بگردم. تا همینجاش هم توی گودر 239 تا لایک خورده و نشون میده که یکی از معدود پستهای موفق وبلاگم بوده.

لست نات د لیست اینکه دمت گرم کامنت دادی. هم دلمونو شاد کردی هم سوژه ی پست بعدیمونو جور کردی.



باز هم لازم به ذکره که من فقط مشتری اینترنتشونم و کار و بار اونا به من ربطی نداره. (یعنی من سر کسیو کلاه نذاشتم حاجی!) در ضمن شک کردم نکنه همون همسایه هه باشی! فردا نری دفتر اینترنت شاکی بازی!!!

No comments:

Post a Comment