----------------------------------------------------------------------------------------
Ogdilla
(ninth Part)
----------------------------------------------------------------------------------------
Rilonateها سه تايي ازدواج مي كردند... دو شوهر و يك زن، يا دو زن و يك شوهر. در هر حالت، جنسي كه با دو ناهمجنس ازدواج كرده بود، مي بايست بصورت متناوب با آن دو باشد. يك روز همسر يكي و روز بعد همسر ديگري. هر سال، اين توالي از نو شروع شده، و اولين روز از بين دو همجنس، نوبت Speckي مي شد كه سال گذشته يك روز كمتر نوبتش شده بود.
مراسم عروسي Rilonateها مختصر و ساده بود: در روز موعود، هر سه Speck به نزد شاه رفته و هر كدام پيمان وفاداري به "سنّت تناوب همسر" را اظهار مي كردند، و همچنين قول مي دادند كه هيچگاه زشت نشوند. پيمانها اينطور تكرار مي شدند: شاه به هر Speck، به نوبت مي گفت "آيا قول مي دهي كه هرگز زشت نشوي؟" Speck مزبور، جواب مي داد "باشه". سپس، مثلاً براي زماني كه دو زن و يك شوهر هستند، به شوهر مي گفت "بعد از من تكرار كن. من تو را به عنوان اولين زنم، و تو را به عنوان زن ديگرم مي گيرم."
ريشه تيرگي در روابط زناشويي آنها از اينجا بود كه يك زن يا يك شوهر، بخاطر اينكه در خطبه عقد، اسمش اول نيامده، احساس حقارت مي كرد. طلاق از اينجا ناشي مي شد كه سنّت تناوب همسر، به خاطر روز اضافه در انتهاي سال كبيسه، عدالت را به هم مي زد.
--------------------------------
پايان Ogdilla...
ايناها
Translated PDF (118KB up to now) is available here...
ajab sonnate khodaaaaei:D
ReplyDeleteبعععععععععععععععع
ReplyDelete