The Neverhood Chronicles - Post X
----------------------------------------------------------------------------------------
Ogdilla
(ninth Part)
----------------------------------------------------------------------------------------
Rilonateها سه تايي ازدواج مي كردند... دو شوهر و يك زن، يا دو زن و يك شوهر. در هر حالت، جنسي كه با دو ناهمجنس ازدواج كرده بود، مي بايست بصورت متناوب با آن دو باشد. يك روز همسر يكي و روز بعد همسر ديگري. هر سال، اين توالي از نو شروع شده، و اولين روز از بين دو همجنس، نوبت Speckي مي شد كه سال گذشته يك روز كمتر نوبتش شده بود.
مراسم عروسي Rilonateها مختصر و ساده بود: در روز موعود، هر سه Speck به نزد شاه رفته و هر كدام پيمان وفاداري به "سنّت تناوب همسر" را اظهار مي كردند، و همچنين قول مي دادند كه هيچگاه زشت نشوند. پيمانها اينطور تكرار مي شدند: شاه به هر Speck، به نوبت مي گفت "آيا قول مي دهي كه هرگز زشت نشوي؟" Speck مزبور، جواب مي داد "باشه". سپس، مثلاً براي زماني كه دو زن و يك شوهر هستند، به شوهر مي گفت "بعد از من تكرار كن. من تو را به عنوان اولين زنم، و تو را به عنوان زن ديگرم مي گيرم."
ريشه تيرگي در روابط زناشويي آنها از اينجا بود كه يك زن يا يك شوهر، بخاطر اينكه در خطبه عقد، اسمش اول نيامده، احساس حقارت مي كرد. طلاق از اينجا ناشي مي شد كه سنّت تناوب همسر، به خاطر روز اضافه در انتهاي سال كبيسه، عدالت را به هم مي زد.
--------------------------------
پايان Ogdilla...
ايناها
Translated PDF (118KB up to now) is available here...
The Neverhood Chronicles - Post IX
----------------------------------------------------------------------------------------
Ogdilla
(eighth Part)
----------------------------------------------------------------------------------------
Fillange per Jungi براي Rilonateها روز فراموش شده ي توبه بود. آنها مي دانستند كه در گذشته، روزي بود كه صراحتا به آن، روز توبه را نسبت داده بودند. ولي از زماني كه King Rod جاي King Rilonate را گرفته بود، اين روز به كلي فراموش شده بود. البته فقط مي دانستند كه اينچنين روزي وجود داشته، ولي يادشان نمي آمد كه در آن روز براي چه چيزي توبه مي كردند. بعد از اينكه King Rod تخت و تاج را به دست آورد، يك Speck به اسم Hefamut، در طي پروسه تخريب يك كارخانه ذوب كفش! يك مقاله تاريخي مبهم راجع به روز توبه پيدا كرد كه اسمش بود Fillange per Jungi. مشاوران شاه به شاه پيشنهاد دادند كه يك Fillange per Jungi جديد را اعلام كند. هيچ كس چيزي به نظرش نمي آمد تا براي آن توبه كند، پس آن روز را بيشتر بعنوان جشن سالانه يا رقص و شادي، به خاطر مي آوردند.
Specks of Rilonate اينكه يك روز چه وقت آغاز و چه وقت تمام مي شود، را اينطور مشخص مي كردند كه يك Day Determiner (كه بايستي مادهSpeck باشد) سنگ Determiner را به اندازه طول بازويش بلند مي كرد. وقتي كه Day Determiner نمي توانست سنگ را بالا نگه دارد، پايان روز اعلام شده و Day Determiner بعدي، سنگ را مي گرفت. Day Determiner بودن، يك افتخار ويژه و با پرستيژ محسوب مي شد، اما هيچ مادهSpeckي اجازه نداشت كه بيشتر از يكبار در سال آنرا انجام دهد.
...to be continued