کثافت


نظر به اینکه هیچکی به اسم ضایع فیلم رویای خیس گیر نداده، اسامی زیر برای استفاده ی فیلمسازان عزیز پیشنهاد میگردد:

هسته ی سفت
حرفه ی وزیدن (یا عملیات ترکاندن)
رسوخ مضاعف
مرغ داغ آسیایی
دخترک معصومی که خروس میخورد
هنرنمایی تازه کار داغ بور سوار بر دو خروس سیاه


پل عابر



واقعا دوس دارم بدونم اون اساس و پايه ی تفکری که منجر به اين ايده شده از کجا نشئت گرفته

مربع متوازی الاضلاع

یک مثلث متواضع الاخلاق، متولد شهرستان میانه و وارد بر وتر است. همچنین یکی از زوایای او به علت نقص فنی تا اطلاع ثانوی قطع می باشد. شما باشید چکارش می کنید؟

گزینه ی الف: شیاف. طبیعتاً.
گزینه ی پنج: حتی المقدور به نزدیکترین مرکز خدمات پس از فروش، فروش می کنم.
گزینه ی خ: صورت مسئله رو پاک می کنم.
گزینه ی دال: طراح سوال و صاحب این وبلاگ رو از کون، دارش می زنم.
گزینه ی زال: به سلمان میگم بیاد ردیفش کنه.
گزینه ی طال: جمشید کیه؟

راهنمایی: هر کی گزینه ی دال رو بزنه خره

!

He thoughtfully gazes to the fallen leaves
aimlessly walks and walks and grieves
he listens to the voices in his head
he ponders his choices that he made

Remembering all the sad things to regret
confronting all the good things to forget
believing the truth is too harsh for him
too much to let go of his sweetest dream

No one will know it before it’s gone
no one will get it unless they got none
but still he wonders about the shining sun
there just has to be something to be done

He slowly fades and drifts away for sure
he has nothing here to stay for
nothing miraculously happens anymore
as he saddens with a heart of sore

He knows sometimes it becomes too late
and some things are too wrecked to be repaired
and he finally finds himself surrendered
trying to find a word which haven’t already been said

So he sits and stares at the wall
he breathes the chill in the wind of the fall
the more he struggles to find a reason
the less he finds a fair meaning to it all